هموطن مرد...از بس که جان ندارد...

یکی از دوستای منو که رتبه ... کارشناسی ارشد است (رتبه اش خیلی خوبه می خواستم بگم اما ترسیدم شناسایی اش کنن)، دم در خونه اش تیر زدن آخه دم در این بچه چه ضرری برای جامعه داشته که اینجوری تیرش زدن از اون بدتر اینه که مادرش اومده بهش کمک کنه که اون رو هم تیر زدن و متاسفانه...مادرش در جا فوت کرده و خودش الان توی ICU است یه بار عمل کرده اما یه بار دیگه هم باید عمل شه الهی بمیرم هنوز بهش نگفتن که مادرش فوت کرده 

خدایاااا یعنی اونجا کشور منه؟؟ اونایی که دارن می میرن هموطنان منن یکی دیگه از دوستام هم که تو فلان دانشگاه تیر خورده؟؟ حالا بگین کجا؟؟ توی اتاق خوابگاه!! پشت کامپیوتر؟؟ یعنی همچین آدمی آخه چیه؟ اوباشه؟ رتبه ... کارشناسی ارشد؟؟؟ کسی که همه عمرش فقط درس خونده!!  

ای خدا نذار خونشون پایمال بشه نذار... تو نذار... تو می تونی نمی دونم چرا اینقدر این روزا دوست دارم او بیاد فقط اون درمان این شرایطه بیا خواهش می کنم خدا الان وقتشه دیگه

بعدا نوشت:

از جمعه هفته پیش هر روز دارم بیشتر مریض می شم. از شنیدن خیر تیر خوردن دوستم شروع شد و به امروز خبر کشته شدن مادر یکی دیگه از دوستام و تیر خوردن خودش رسیده!! 

I really need to be sure everyone is safe!! But this is just a dream...A dream that I really like it to become true...